گفت مگسي چون تواند
گفتند درويشي بر اب رود
گفت تخته پاره اي نيز برود
گفتند درويشي از جايي به جايي در اني بشود
گفت شيطان نيز در يک چشم بهم زدني از شرق عالم به غرب عالم برود
گفتند تو را چه عجب باشد؟
گفت در ميان خلق زيستنو چون خلق نزيستن