خلق بی شمار...

ارسال‌کننده : در : 88/6/21 11:43 صبح

ای رسول، تو چنان در اندیشه‌ی خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم این‌که ایمان نمی‌آورند هلاک سازی. غم مدار، اگر ما بخواهیم از آسمان آیات قهری نازل گردانیم که همه گردن زیر بار آن فرود آورند. 

                                   سوره شعرا

....

افسوس!

آفتاب

مفهوم بی‌دریغ عدالت بود و

آنان به عدل شیفته بودند و

اکنون

با آفتاب‌گونه ای آنان را

این‌گونه دل‌فریفته بودند!

ای‌کاش می‌توانستم

-         یک لحظه ای‌کاش می‌توانستم ای‌کاش –

بر شانه‌های خود بنشانم

این خلق بی شمار را

گرد حباب خاک بگردانم

تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست

و باورم کنند.

ای کاش می‌توانستم.




کلمات کلیدی :